فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی
این گفت سحرگه گل بلبل تو چه میگویی
مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی
شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی
تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که میرویی
امروز که بازارت پرجوش خریدار است
دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی
چون شمع نکورویی در رهگذر باد است
طرف هنری بربند از شمع نکورویی
آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد
خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی
هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد
بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی
شرح لغت: گل افشان:گل ریزان
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیتهای هفتم و هشتم میفرماید:
آن موی پیشانی که هر چین و شکن آن به صد نافه مشکین میارزد، بسیار خوب است، اما اگر کمی هم از مهر و محبت و خوش اخلاقی سهمی داشت، این زیبایی کامل میشد.
* هر پرندهای برای حکایت و داستانی ویژه به گلشن و بوستان شاه میآید. بلبل با نغمه خوانی و آواز و حافظ با دعاگویی خود، حسن طلب میکند.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
تعبیر غزل:
امروز همه امکانات در اختیار توست تا از زندگی لذت ببری و خوب زندگی کنی. بیشتر تفریح کن و به خود و خانواده ات برس. بازار تو در حال حاضر گرم و پررونق است. از این رونق استفاده کن و برای آتیه خود سرمایهای بیندوز تا به وقت پیری از آن بهره ببری.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 19,آوریل,2025